علل مخالفتها با NETWORK MARKETING


همانطور كه ميدانيم از ابتداي NETWORK MARKETING تا به امروز همواره مخالفتهايي با اين روش جديد وجود داشته است. اين مخالفتها علل متعددي دارند. يكي از دلايل مخالفت با NETWORK MARKETING به خصوص در سالهاي اوليه، سوءاستفاده از رشد نمايي بوده كه سالها مانند شبحي در NETWORK MARKETING حضور داشته و هنوز هم كج فهمي ها و شبهاتي را توسط افراد نامطلع ايجاد ميكند.

ريشة همة اين سوءاستفاده ها كه بعدها سيستم هاي هرمي را پايه گذاري كرد، نامه هاي زنجيرهاي (Chain Letters) بوده كه در اوايل دهه 1930 در آمريكا و اروپا رواج يافته بودند. نامه هايي كه شخص را تشويق ميكرد نامهاي را كه به دستش رسيده است را براي چندين نفر پست كند و آنها هم به همين ترتيب. در اين ضمن و در خلال نامه ها، سوءاستفاده هاي مالياي در قالب كمك به افراد فقير و بي بضاعت صورت مي گرفت. سيستم هاي هرمي كه منطق خود را از اينجا گرفته بودند و مي گيرند، در واقع پول را به افراد براي گيرانداختن افراد جديد مي پردازند و هيچ محصول درستي كه از شركت خريداري شود وجود ندارد.

دليل ديگر مخالفت كه عمدتاً مربوط به رسانه هاست و به سنگ بنايNETWORK MARKETING برميگردد، اينست كه روزنامه ها، مجلات، تلويزيون و راديو، سود اولية خود را از محل تبليغات بدست مي آورند و سنگ بناي NETWORK MARKETING بر حذف واسطه ها و تبليغات سنتي است. آيا واقعاً مطلوب آنهاست كه مطلب مثبتي پيرامون صنعتي بگويند كه تبليغات مرسوم و درآمدزا را از ميان مي برد؟ به نظر شما رسانه ها طرف چه كسي را مي گيرند تا دلارهاي تبليغاتي شان را حفظ كنند؟ تجارت سنتي يا NETWORK MARKETING؟

شركتهاي NETWORK MARKETING بازار را دور زده اند و با به اشتراك گذاشتن اطلاعات، خدمات حمايتي و صرفه جويي در زمان، مستقيماً به اتاق نشيمن مشتريها رفته اند. حالا اگر شما يك واسطه، خرده فروش، عمده فروش، يكي از ارباب رسانه يا يكي از افرادي بوديد كه شغل و تجارتتان بواسطة ظهورNETWORK MARKETING كه يك روش جديد و بهتر است، تهديد شده بود، آن وقت چه ميكرديد؟ اما با اينكه مانند هر صنعت ديگري كلاهبرداريها و سوءاستفاده هايي در NETWORK MARKETING هم وجود داشته و دارد و درست است كهNETWORK MARKETING سود بسياري را كاهش داده و شغل كساني را تهديد كرده، ولي راه خود را باز كرده و در هر حال، جلو رفته است زيرا كه با هر آنچه ما مقاومت كنيم حتماً اصرار خواهد كرد، مخصوصاً اگر چيزي باشد كه زمانش فرا رسيده باشد.

بسياري از مديراني كه NETWORK MARKETING را در سالهاي گذشته طرحي زودده ديده اند و آنرا رد كرده اند، بعدها به سمت آن آمده اند. امروزه NETWORK MARKETING يكي از صنايع در حال رشد در قرن 21 است. بر اساس آمارها و اطلاعات از انجمن فروش مستقيم (DSA)، فروش سالانه از طريق NETWORK MARKETING بالغ بر 20 ميليارد دلار در آمريكا و 80 ميليارد دلار در سطح جهاني برآورد شده است. البته در سال 1999، هشت ميليون آمريكايي به اين كار مشغول بوده اند (البته بسياري از شركتها نيز آمار دقيق خود را ارائه نكرده اند).

جالب است بدانيم كه در سال  1990 ،25% شركتهاي فروش مستقيم به روشNETWORK MARKETING كار ميكرده اند و در سال 1999 اين رقم به بيش از 77% رسيده است و به مرور زمان نيز شركتهاي ديگري به اين صنعت مي پيوندند. آنهايي هم كه نمي توانند خود را با آن سازگار كنند تعطيل ميشوند.

در حال حاضر بسياري از شركتها نيز NETWORK MARKETING را به عنوان يك طرح كمكي فروش به كار ميبرند مانند: Rexall, Colgate, Palmolive و صدها شركت ديگر. البته بسياري از شركتهاي ديگر هم محصولات خود را به شركتهاي NETWORK MARKETING ميدهند تا آنها را برايشان پخش كنند؛ مانند كوكاكولا، Max Factor, Revlon, Estee-Lauder, GMC, IBM، كرايسلر، فورد، مايكروسافت، مادركر، LG، SONY و غيره

مزاياي NETWORK MARKETING بر تجارت سنتي


چرا شركتهاي زيادي NETWORK MARKETING را به عنوان روشي براي عرضة محصولاتشان به بازار انتخاب كرده اند؟ مزيت اين روش به روشهاي سنتي چيست؟

به زبان خيلي ساده اين روش پربازده تر است!‌

در اين روش، شركتها براي بازاريابي توزيع و فروش تا بعد از فروش و تحويل محصول هزينه اي انجام نمي دهند. اين را با روش سنتي مقايسه كنيد كه در آن يك شركت، علاوه بر تمام هزينه هاي استخدام نيروي فروش، حمايت كاركنان، ارتباطات، ‌مسافرت و دفتر كار، بايد ميليونها دلار براي تبليغات پرداخت کند، قبل از اينكه هيچ گونه محصولي فروخته شود. در واقعNETWORK MARKETING براي شركتهاي مجري آن نيز نيازمند سرمايه گذاري كمتري است.

"چارلز گيون" كارشناس اقتصادي و نويسنده كتاب "ثروت بدون مخاطره" اشاره ميكند كه امروزه 80 درصد هزينه هاي رساندن محصولات به مشتري نتيجه هزينه هاي بازار است.NETWORK MARKETING تبليغات سنتي و هزينه هاي بازار را با كميسيون فروش به نمايندگان مستقل (IR) (كه بعد از فروش به آنها ميپردازد) جايگزين كرده است. در حقيقت باNETWORK MARKETING هزينه هاي اضافه (مانند تبليغات، انبارداري، حملونقل و ...) كه بر مشتري تحميل ميشد كاهش مييابد.

يكي از دلايل موفقيت NETWORK MARKETING در دهه 1990 اين بود كهNETWORK MARKETING بر پاية "Impatation يا همكاري" بنا شده بود نه "رقابت". يعني كار win-win است. برخلاف تجارت سنتي، پيشرفت در NETWORK MARKETING مستقيماً از كمك به موفقيت افرادي كه شما به شركت معرفي ميكنيد حاصل ميشود. درNETWORK MARKETING شما اطلاعات و تجربيات را به اشتراك ميگذاريد و ارتباطات شخصي و حرفهايتان را بهبود ميبخشيد. شما به ازاي به اشتراك گذاشتن اطلاعات كه منجر به فروش محصول ميشود، پورسانت ميگيريد. برخلاف شركتهاي سنتي كه يكي در راس بود، در NETWORK MARKETING هر كسي مسئول هدايت سازمان مستقل خودش به کمک افراد مجرب است. به عبارت ديگر در تجارت سنتي سطوح كار و سوددهي با هم تفاوت دارد يعني بيشترين سود را اغلب افرادي ميبرند كه كمترين زمان را صرف ميکنند، ولي در NETWORK MARKETING هر كسي متناسب با سطح خودش و كارهايي كه انجام داده و ميدهد، سود دريافت ميكند. در NETWORK MARKETING هر كسي تمام پلههاي موفقيت را يكي يكي طي ميكند و در واقع همه، همة مراحل اين تجارت را انجام دادهاند. در NETWORK MARKETING هر كس آزادانه عمل ميكند و نوآوري و ذكاوت دارد.

NETWORK MARKETING يك روش براي آزادي مالي است. شما هرگز درآمد دائمي و آزادي مالي را از شغلهاي سنتي بدست نميآوريد. حتي متخصصان، زمانشان را براي پول معامله ميكنند. اكثر درآمدها موقت هستند. اين خيلي راحت است كه تشخيص دهيد آيا درآمدتان موقت است يا نه؟ فقط كافي است 90 روز كار كردن را متوقف كنيد. اگر درآمدتان متوقف شد و يا بطور محسوسي پايين آمد، شما درآمد موقت داريد. بعضي از ما حتي اگر چند روز يا شايد يك روز هم كار را متوقف كنيم درآمدي نخواهيم داشت!

در NETWORK MARKETING شما معاملة زمان با پول را متوقف ميكنيد. يكبار كه يك شبكة محكم از نمايندگان فروش را بنا کرديد و توسعه داديد، شما درآمد دائمي خود را ساختهايد. اين به شما آزادي ميدهد تا هر چيزي را در هر زماني كه خواستيد انجام دهيد.

در سيستم سنتي، مردم كار ميكنند ولي به اصطلاح شغل دارند؛ ديگر دوراني است كه بايد تجارت خودمان را داشته باشيم. همة ما تاكنون كار يا شغل داشتهايم، نه تجارت خودمان را. تجارت به معناي خريد و فروش نيست بلكه يعني منبع درآمد ثابت و دائمي. NETWORK MARKETING به افراد تجارت ميدهد. در NETWORK MARKETING بعد از مدتي، شغل ما به دارايي و سرماية ما تبديل ميشود.

اما اکنون وقت استراحت نيست، الآن زمان ساختن است. ساختن تجارتي كه ميخواهيم در آن رئيس خود باشيم، ساعات كاري خودمان را خودمان تعيين كنيم، با حمايت شدن از طرف ديگران و حمايت كردن ديگران از طريق سرمايهگذاري، درآمدي دائمي را براي خود و ميراثي را براي بازماندگان به جاي بگذاريم!

چرا مردم به NETWORK MARKETING رو آوردند؟!


"درست تا همان لحظه كه اشكهايش جاري شوند نميدانست كه چقدر غمگين است. آن روز هم براي ليزا ويلبر درست مثل روزهاي قبل شروع شد. دو ساعت بود كه منتظر مامور برق بود. پرداخت پول برق، چهار ماه بود كه عقب افتاده بود و شركت برق ماموري فرستاده بود تا برق را قطع كند و حالا ليزا در حالي كه 46 دلار اسكناس را براي پرداخت 4 ماه قبل و يك ماه بعد در دست خود ميفشرد، از پنجره به بيرون خيره شده، منتظر مامور بود. اين حس را داشت كه واقعاً شانس آورده كه اين مقدار پول را دارد. خوب پس براي چه گريه ميكرد. شايد به خاطر نگاه تنفرآميز مامور برق بود، وقتي كه با غرور پول را جلوي مامور گرفت. درحاليكه با گرمكن و پوتينهاي بسته نشده، خود را در ميان برف در محله درهم و برهم كانكسها به جلو ميكشيد با خود فكر كرد چقدر مفلوك و بيچاره به نظر ميرسد و باز هم ياد نگاه مامور برق افتاد."

در حقيقت 2 سال بود كه ليزا در كانكس زندگي ميكرد. او زماني براي Avon، فروشندگي ميكرد. Avon از قديميترين كمپانيهاي فروش مستقيم (DS) در آمريکا بود. وقتي بچه بود تنها آرزويش اين بود كه روزي بانوي Avon شود مثل خانم Albee (اولين فروشندة زن DS كه در پايان قرن 19 براي Avon كار ميكرد). وقتي 18 ساله شد به عنوان فروشنده كارش را شروع كرد اما درآمد DS كفاف نميداد. بنابراين آن كار را رها كرد، ازدواج كرد و باز دوباره در جاهاي مختلف استخدام شد. در منطقهاي كه او زندگي ميكرد، نيو همشاير، كار نبود.

او در يك شركت به عنوان منشي استخدام شده بود. 7 ماه كار كرده بود. بيمه و مستمري داشت و مزايا. اما به دليل اوضاع بد اقتصادي، شركت تعديل نيرو كرده بود و تعدادي از كاركنان خود را اخراج كرده بود. شوهرش هيزمفروش بود و به سختي ميتوانست چند صد دلار در ماه درآمد داشته باشد. اگر يادتان باشد در بخش خصوصي سازي گفتم بعداً در مورد اين مطلب صحبت ميكنم.

يكي از مسائلي كه خصوصي سازي پيش آورد همين بود كه ديگر هيچ امنيت شغلي وجود نداشت. زماني بود كه در شرايط بد اقتصادي تعديل نيرو ميكردند و پس از گذر از بحران دوباره آنها را جذب مينمودند، اما حالا ديگر فنآوري هم اينكار را تشديد كرده و جاي انسان را گرفته بود.

شركتهايي كه افراد را استخدام ميكردند و از قراردادهاي موقت يا به عبارتي پروژهاي استفاده ميكردند. بنابراين مردم مجبور بودند چند جا كار كنند، تمام هفته 24 ساعته به سر کار بروند اما باز هم هيچ نداشتند؛ نه پساندازي و نه بازنشستگي. بله ديگر مستمري بازنشستگي وجود نداشت. خصوصي سازي (نه از نوع كوانتومي) باعث شد كه بسياري از مشاغل، طبق تعريف شغل در دوره صنعتي از بين بروند.

بسياري از كارخانه هاي آمريکايي براي پرداخت اندك، بخشهاي توليدي را به كشورهاي آسيايي منتقل كردند. به اين ترتيب افراد زيادي بيكار شدند. پيلنرز ميگويد: فنآوري، كارآيي شركت ما را بيشتر و بيشتر و تعداد پرسنل آنها را كمتر و كمتر كرده است.

اين دورة مرگ مشاغل و بيكاري شديد، يكي از دلايلي بود كه باعث شد مردم به سمت NETWORK MARKETING رو آورند. يكي ديگر از دلايل گرايش مردم، وجود درآمد دائمي بويژه در فاز چهارم نتورك بود. دليل بعدي اين است كه ديگر مردم حس نميكنند رعيت كسي هستند و كار ميكنند تا كس ديگري سود ثابت ببرد، بلكه هر كس سود خود را دارد.

بر اساس برآوردي كه رابرت رايش وزير كار اسبق آمريکا داشته در دهه 90، 20% نيروي كار در آمريکا،‌ كار شخصي داشتند. پيش بيني وي اين است كه در چند سال آينده اين رقم به 100% خواهد رسيد.

درست در همين دوره بيكاري، Avon ليزا را خواست تا طرح جديد درآمدزايي آن را آزمايش كنند. در اين طرح هر فروشنده ميتوانست به تعداد نامحدود فروشنده وارد كند و در صدي از فروش آنها را بعنوان سود ببرد. اما اين طرح فقط يك سطح داشت، يعني گستره داشت اما عمق نداشت.

از آنجائيكه ليزا بسيار کله شق بود اصلاً نپذيرفت و يك سال ديگر را هم به همين منوال گذراند، تا اينكه شوهرش گفت لااقل امتحان كن. اما ليزا ذهنيت سنتي مستمري و بيمه و بازنشستگي و غيره را داشت. آن شب كه شوهرش اين جمله را گفت: او به فكر افتاد و با خود فكر كرد كه خوب من با ذهنيتي كه دارم تا به حال به کجا رسيدهام، آن شب ليزا ذهنيت قبلي خود را كاملاً كنار گذاشت و تصميم گرفت راه جديد را شروع كند. اگر در آن لحظه به ليزا ميگفتند كه آيندهاش چه خواهد شد، هرگز باور نميكرد. او عليرغم ميل باطني خود در آن لحظه به اجبار، ذهنيت خود را كنار گذاشت. اما با اينحال عليرغم شرايط دشوار، به ذهنيت قبلي برنگشت و راهي را كه انتخاب كرده بود رفت. لذا زماني اين تصميم را گرفت كه در بحبوحة بيكاري و ناياب شدن كار، مردم به مشاغل خود چنگ انداخته بودند. خصوصيتي كه اجازه نداد او شكست بخورد اين بود كه خسته شد اما نبريد، نااميد شد اما با آن مبارزه كرد. ليزا نيز به اين نتيجه رسيد كه بايد خودش دست به كار شود و منبع درآمد خودش را داشته باشد. ليزا با پرداخت مبلغي براي عضويت در ليدرشيپ Avon، حق عضويت كاركردن زير نظر كمپاني را داد. اما از آنجايي كه آنها بخش كوچكي از كمپاني را تشكيل ميدادند و كارشان جديد بود، سايرين به آنها عامل فساد شركت و ماية شرمندگي ميگفتند و كار آنها را طرح هرمي ميدانستنداما ليزا به كار خود ادامه داد.

ليزا وقتي وارد شد خود را تنها ديد چون هيچ حمايتي نبود، هيچ كاتالوگ،‌ بروشور، متن آموزشي. به اين نتيجه رسيد كه اگر قرار باشد موفق شود بايد خودش به پيش برود. بنابراين بايد زيرمجموعههاي خود را آموزش دهد و مراقبت كند و به آنها انگيزه بدهد. وي ميگويد:

در نتورك ماركتينگ بزرگي كار خودتان مهم نيست، بزرگي كار زيرمجموعههايتان مهم است. او هيچ بالاسري نداشت. در واقع هيچ زيرساختي نبود و خودش شروع كرد. در ابتدا با نكات و داستانهاي انرژي دهنده شروع كرد. براي تولدشان بستههاي شكلات ميفرستاد، كلوپي تشكيل داده بود كه افرادي كه بالاي 1000 دلار در دو هفته فروش ميكردند، ميتوانستند در آن شركت كنند. براي موفقترينها تقديرنامه ميداد، با آنها ارتباط برقرار ميكرد. و به اين نتيجه رسيد كه "راز موفقيت در اين سيستم حمايت است".

بعد از 4 سال تلاش موفقيت آميز، Avon از او خواست كه به عنوان مربي (trainer) برايشان كار كند و اين كار Avon را به يكي از قدرتمندترين کمپانيها تبديل كرد. به اين ترتيب آموزش وارد كار NETWORK MARKETING شد. البته تقريباً همزمان با ليزا، دان هلر نيز كه زماني فروشنده IBM بوده، كار آموزش زيرمجموعههايش را شروع كرد. دان ميگويد: الان كارNETWORK MARKETING خيلي ساده شده است.

ليزا نكتة ديگري را نيز اضافه ميكند و آن پايداري و مقاومت و صبوري است. او ميگويد: زماني که با دوستانم بيرون ميرفتم، نگران پول ناهار بودم اما حالا با شوهرم ميگوئيم برويم پاريس و ميرويم. اما آنچه كه باعث اين تغيير در زندگي او شد تغيير ذهنيتش (Paradigm Shift) از حقوق ثابت و خدمات بهداشتي و تعطيلات و مستمري به كار و تلاش براي تامين دائمي بود. او در دنيايي كه ديگر كار ثابت پيدا نميشد، شيوهاي را انتخاب كرد كه به زجرآورترين پرسش انسانها جواب ميدهد: اينكه حالا چطور بدون كار زندگي كنم؟.

نظريه‌ي اشباع در بازاريابي شبكه‌اي

اشباع، افسانه ای است که به قیمت آینده شما تمام می شود.

 

این  مقاله توسط آقای  David Ledoux نوشته شده است

. آقای David Ledoux  اهل کانادا می باشد و از سال 1985 (29 سال پیش) در کار Network Marketing   هستند.

مقاله زیر در مورد اشباع در کشورکاناداست . کانادا حداکثر 30 میلیون جمعیت دارد که در مساحتی چند برابر ایران پراکنده شده اند.  تنها کشور همسایه کانادا امریکا می باشد. بد نیست که شرایط آقای  David Ledoux
  که معتقد است و به چشم خود دیده است که
اشباع هیچوقت اتفاق نمی افتد (همانطور که در این داستان برای شما تعریف می کند) را با شرایط خودمان در ایران مقایسه کنیم که 70 تا 80 میلیون جمعیت دارد و در این موقعیت استراتژیک قرار گرفته است و همسایه های زیادی دارد که همه آنها می توانند بازار خوبی برای کارباشند.

 

دوستان، من معتقدم که الآن وقت آن رسیده که از تمام این موقعیت ها حداکثر استفاده را بعمل بیاوریم.

Network Marketing تازه 2 سال است که بصورت جدی در ایران کار می شود (در حالی که الآن نزدیک به 29 سال است که خود آقای David Ledoux به همراه Network شان در حال کار کردن در کانادا هستند). اگر ایران جمعیت کانادا را داشت، شاید 20 سال دیگر طول می کشید  و هنوز هم بازار کار وجود داشت. با این اوصاف و این رشد جمعیت ایران، تا 100 سال دیگر هم در ایران جای کار وجود دارد.

بازاريابي شبکه اي در مقايسه با ساير سيستم هاي اقتصادي داراي ويژگي هاي حيرت انگيزي است که همواره آن را مورد توجه بسياري از شرکت ها در سراسر جهان قرار داده است. پس از جنگ جهاني دوم و ظرف تنها 18 سال يک ميليارد نفر در جهان متولد شدند. هر 8 ثانيه يک نفر. و از آغاز سال 2000 هر 8 ثانيه يک نفر از اين عده 54 ساله مي شود. و اين مسئله 18 سال ادامه خواهد داشت. بسياري از شرکت ها از همان آغاز، اين مسئله را مورد توجه قرار داده و در پي روشهايي براي توسعه سريع، وسيع و ارزان بازار خود در سرتاسر جهان برآمدند و در نهايت به روش هاي بازاريابي شبکه اي (Network Markrting) رسيدند.

اگر شما محصولي عرضه کنيد که مورد نياز اين عده باشد تا 18 سال آينده در هر 8 ثانيه يک مشتري جديد خواهيد داشت و بازاريابي شبکه اي منطقي ترين روش اقتصادي براي توسعه سريع بازار شماست.

 

امیدوارم که موقعیتهای خودتان را خوب تشخیص بدهید و روزی افسوس امروز را نخورید.

چرا Network Marketing ؟

بازاریابی شبکه ای ،  و بازاریابی چند لایه ای MLM  همگی اصطلاحاتی هستند که به یک نوع "مدل تجاری" Business Model اشاره می کنند. با وجود قضاوت نادرست بسیاری افراد و همچنین علی رغم بکار گیری نادرست، توسط برخی افراد غیر آگاه، بازاریابی شبکه ای از پتانسیل اجرایی استثنایی برخوردار است . در هر شاخه چندین سیب خراب وجود دارد و در این صنعت گاهی بیش از آنچه انتظار می رود.


اما در صورتی که بتوانید یک شرکت تجاری "شایسته" را بر گزینید ، می توانید نتایج فوق العاده ای کسب کنید. بازاریابی شبکه ای بر خلاف تجارت های سنتی یا تجارت franchise  ، تنها مدل تجاری است که از سه مزیت مهم به یکجا بهره می گیرد و ترکیب این سه عامل است که به مدل تجاری بازاریابی شبکه ای ، پتانسیل اجرایی خارق العاده ای میدهد. هیچ تجارت دیگری را سراغ ندارم که این سه عامل قدرتمند را با سرمایه اندک و زمان کوتاه به خدمت بگیرد. حال آنکه پیوستن به  Network Marketing فقط با خرید یک کالا امکان پذیر است .


با محبوبیت و عمومیت اینترنت فرصت های زیادی در اختیار عموم قرار گرفته است. هر یک ازما قطعا بارها با پیام های "سریع و ساده پولدار شوید" بر خورد کرده ایم اما در این میان فقط تعداد محدودی از این هزاران مورد، یک فرصت واقعی برای کسب ثروت هستند.

اما بگذارید این گونه شروع کنیم. سیستم های آموزشی، ما را ترغیب می کنند آنچه می دانیم برای خود به عنوان راز نگه داریم وخود را برای یک"شغل"و نه یک"فرصت تجاری کارگشا" آماده کنیم . از این میان برخی می خواهند رئیس خود باشند ولی از آنجا که شهامت لازم برای کسب موفقیت در خارج ازحیطه امن خود را ندارند نمی توانند به بسیاری از خواسته هایشان برسند . برخی دیگر از کار خود و شیوه زندگی خود راضی هستند و چیز بیشتری نمی خواهند و برخی دیگر همیشه از شکست می هراسند .اما شمایی که می خواهید به بی نیازی مالی برسید و کنترل زندگی خود را به دست بگیرید بدانید :

سه مزییت موفقیت در بازار شبکه ای عبارتند از


1-     درآمد رسوبی  یا دائمی (Residual Income)

2-     مضاعف سازی (پول و زمان و انرژی)

3-     تکثیر و رشد هندسی (همانند سازی


-      درآمد رسوبی Residual  Incomeچیست ؟

یک نوع درآمد دائمی که معمولا زمانی به دست فرد می رسد که وی انجام آن را به اتمام رسانیده است . راههای زیادی برای کسب درآمد رسوبی که گاهی درآمد دائمی نامیده می شود وجود دارد ولی بسیاری هرگز به آن نیاندیشیده اند . و متاسفانه این گونه راه ها هم از دسترس عامه مردم به دور بوده اند . یک نمونه از این نوع درآمدها برنامه های تلویزیونی است که به دفعات روی آنتن می روند و به ازائ هر بار پخش به سازندگان آن پول پرداخت می شود.  نویسندگان نیز درآمد رسوبی دریافت می کنند که به آن Royalties  یا حق التالیف می گویند. هنرپیشه گان ، موسیقیدانان و شرکتهای بیمه از حرفه های آشنایی هستند که با این روش کسب درآمد می کنند.

 درآمد رسوبی –  درآمدی که با انجام کار فیزیکی درگیر نیست  – کلید ثروت و دولتمندی است .

 شاید ساده ترین و بهترین مثال درآمد رسوبی انفعالی Passive Residual Income ، سودی است که به پول شما در بانک تعلق می گیرد.

اجازه دهید برای درک این نوع درآمد شما را با مفهوم " میلیونر مجازی "  Virtual Millionaire آشنا کنم . فرض کنید شما یک میلیون دلار در بانک دارید که سودی برابر 6% به آن تعلق می گیرد . بنابراین درآمد سالیانه ای برابر 60،000 دلار ( قبل از پرداخت مالیات) کسب می کنید در این صورت با این منبع درآمد انفعالی ،شما  یک میلیونر مجازی می باشید. میلیونر مجازی کسی است که هر ماه پول خوبی دریافت می کند چه در آن مقطع به کار اشتغال داشته باشد و چه نداشته باشد .

اما مثال دیگر شرکتهای بیمه بازنشستگی  است ، هدف اولیه از این طرح ها این است که آن قدر پول انباشته باشید که در هنگام بازنشستگی بتوانید باقی عمر را بادرآمد رسوبی انفعالی آن زندگی کنید.

در بازاریابی شبکه ای می توان در زمانی کوتاه این درآمد رسوبی را با مضاعف سازی و تکثیر در درون یک شبکه به دست آورد.

اولین سوالی که من از افراد می پرسم این است :کدام یک را انتخاب می کنید ، شغلی که به یکباره ماهی 500 دلار به شما بپردازد یا شغلی که از ماهی 10 دلار آغاز می شود اما هر ماه 2 برابر می شود. آنهایی که 500 دلار را انتخاب می کنند یا مشتریان احتمالی خوبی نیستند و یا به آموزش نیاز دارند .این سوال خوبی برای محک زدن افراد است . مسلما ماهی 10 دلار و هر ماه 2 برابر ماه قبل خیلی زود از ماهی 500 دلار سبقت می گیرد.

اما روی دیگر درآمد رسوبی این است که مدتی وقت لازم است تا میوه آن را بچینید . قدرت و زیبایی این کار در انتهای کار است و نه در ابتدا . عبارت " سریع و ساده پولدار شوید " حتی اگر در یک شرکت موفق باشید تعبیر درستی نیست و اکثر افرادی که در Network Marketing  شکست می خورند یا شرکت مناسب را انتخاب نکرده اند یا انتظار نتایج آنی داشته و دلسرد شده اند.

2-      مضاعف سازی Leverage :

طول شبانه روز 24 ساعت است و شما هر چقدر با استعداد باشید و درآمد ساعتی تان هر چقدر باشد اگر از شیوه مضاعف سازی استفاده نکنید وقت کم می آورید. و درآمدتان همیشه در حصار زمان محدود است ولی حتا در یک شبکه NetworkMarketing کوچک شما به نتایج مشابه با 24 ساعت کار ، منتها با درصدی از تلاش تک تک افراد بدست می آورید. مثلا یک نمونه از مضاعف سازی دریافت این مقاله توسط اینترنت است زیرا من مجبور نیستم شما را حضورا آموزش دهم و در جایی دیگر از کره زمین در حال استراحت یا آموزش یا ... هستم.

متاسفانه در بیشتر تجارتهای سنتی تنها کسانی که از مضاعف سازی سود می برند صاحبان و سهامداران هستند.

ولی آنچه در مدل تجاری Network Marketing حائز اهمیت است این است که هر فردی فرصت یکسانی برای آن دارد که "مالک " تجارت خود شود. ( با پرداخت کثری سرمایه و زمان)

و اما دومین سوال من این است : کدام یک را انتخاب می کنید 100% از تلاش یک نفر یا 1% از تلاش 100 نفر را؟

آنها که100%از تلاش یک نفر را انتخاب می کنند یا مشتریان احتمالی خوبی نیستند و یا نیاز به گذراندن کلاس ریاضیات و آموزش دارند.

مسلما 100 % از یک فقط یک است ولی 1% از 100 ، 1 است و این یعنی 100% افزایش که این مقدار با همکاری افراد گروه بیشتر هم می شود .اگر درآمد شما به فعالیت چندین نفر وابسته باشد و نه یک نفر اتفاقات منفی کمتر در آن اثر می گذارد و قابل اعتماد تر است.

3-   رشد هندسی    Duplication:

بهترین مثالی که برای رشد هندسی دیده ام مثال یک پنی در روز است که معمولا برای بیان سود مرکب (بی نیاز از مالیات) بکار می رود. اگر شما با روزی یک پنی شروع کنید و هر روز ان را به مدت 30 روز،2 برابر کنید در آخر ماه چقدر جمع کرده اید؟ حدس  بزنید در روز سوم چهار سنت و... آیا مي توانید عددی برابر 5 میلیون دلار را باور کنید ؟(دقیقا 5368708 دلار) حیرت آور است .

این تخمینی از پتانسیل رشد Network Marketing است .اگر من بتوانم به شما بیاموزم ،خودم را دو برابر کرده ام. اگرهر یک از ما یک نفر دیگر را آموزش دهیم خود را 4 برابر کرده ایم و پس از مدتی نتایج باور نکردنی است .


در مورد فعالیت نتورک مارکتینگ از چه کسانی کمک بگیریم


میخواهید به عضویت یك شركت نتورك ماركتینگ درآیید و در حال تحقیق هستید؟

 خوب حتماً دوست دارید بدانید كه از چه كسانی باید تحقیق كنید... .

 به نظر شما هر كسی كه اسم نتورك ماركتینگ را شنیده بود برای مشاوره مناسب است؟

 اجازه یدهید اینطور بگم كه هر كسی كه اسم مرسدس بنز را شنیده بود آیا در مورد این خودرو اطلاعات كاملی دارد؟ در این مقاله می خواهیم ببینیم كه چه كسانی برای تحقیق درباره MLM مناسب هستند... .

می توان گفت سه نوع نویسنده و صاحب نظر وجود دارد:

 كسانی كه هرگز مبادرت به انجام موضوع مورد نظر خود نكرده اند،

 كسانی كه این كار را كرده اند و شكست خورده اند

 كسانی كه در انجام آن موفق بوده اند.

صاحب نظرانی كه هرگز در حیطه موضوع مورد بحث خود تجربه عملی نداشته اند
:  

نویسندگان و خبرنگاران مجلات، روزنامه ها و تلویزیون ها به ندرت آنچه را كه درباره آن می نویسند یا صحبت می كنند، عملاً تجربه كرده اند و اطلاعات آنها حاصل از شایعات و به عنوان كسی است كه از بیرون به قضایا نگاه می كنند. بسیاری از وكلا و پروفسورها اغلب در مورد موضوعاتی مشاوره می دهند كه هرگز آن را انجام نداده اند. اكثر كتابهای موجود در قفسه های كتاب فروشی توسط كسانی به قلم درآمده اند كه هرگز موضوع مورد بحث خود را عملاً تجربه نكرده اند. آنها می توانند درباره این موضوع بنویسند اما در انجام آن موفق نبوده اند.
توصیه های آنها به ندرت درست است چرا كه یا بر اساس ابتكارشان است یا نظرات
دیگران و یا شایعات. این مشكل وقتی كه یك نویسنده دقیقاً آنچه را كه از یك رسانه می شوند، تكرار می كند، بوجود می آید. صاحب نظرانی كه هرگز در زمینه موضوع مورد نظر خود تجرب عملی ندارند یا هرگز در آن موفق نشده اند نمی توانند ارزش واقعی موضوع را منتقل كنند. می توانید چنین كسانی را به سادگی تشخیص دهید: نظرات و نوشته های آنها اندكی از موضوع اصلی دور است.
به عنوان مثال، مقاله ای خواندم كه در آن نویسنده مدعی شده بود موفقیت در
مولتی لول ماركتینگ (MLM) یا نتورك ماركتینگ از نظر ریاضی غیر ممكن است! خنده دار است. این درست مثل آن می ماند كه ادعا كنیم از نظر علمی پرواز كردن زنبوركاری غیر ممكن است!!! واقعاً این نویسنده اصلاً تا حالا حتی نگاهی هم به دنیای نتورك ماركتینگ انداخته است؟ قدیمی ترین شركت مولتی لول ماركتینگ دنیا همچنان فعال و در حال رشد است!


صاحب نظرانی كه در موضوع مورد نظر خود شكست خورده اند:

وقتی كسی در موضوعی كه درباره آن می نویسد یا صحبت می كند، شكست خورده باشد طبیعی است كه روی آن موضوع (با این گرایش كه در آن شكست بخورد) و كسانی كه در آن مشغولند، حساس باشد. چرا؟ چون یك سری چیزها درباره موضوع كاملاً برای آنها مخفی باقی مانده است و آنها احساس كمبود می كنند. آنها آشكارا برخی بخشهای آن را درك نمی كنند در غیرانصورت شكست نمی خوردند!

برای مثال فردی را در نظر بگیرید كه می خواهد در زمینه املاك سرمایه گذاری
كند اما شكست می خورد. او تجربه منفی خود را در تمام نوشته ها و صحبتهایش درباره بیزینس تأثیر خواهد داد. معمولاً در باره این موارد خواهد نوشت: "مشكلات"، "اشتباهات"، یا "خطرات" املاك و مستغلات چیست. چرا؟ زیرا او هرگز آن را درك نكرده و نسنجیده است و كسی كه در این زمینه موفق باشد، بر نقصان وی صحه خواهد گذاشت. بدترین كابوس وی موفقیت مردم در سرمایه گذاری در املاك و مستغلات خواهد بود. نگرش منفی وی شاید بر جنبه ای از سرمایه گذاری در املاك و مستغلات كه باعث شكست وی شده است متمركز شود اما مشابه آنچه كه نمی داند چرا شكست خورده است، سعی خواهد نمود كه همه چیز را درباره این بیزینس اشتباه جلوه دهد كه شامل هر كسی می شود كه در این بیزینس فعالیت دارد. این مهم می تواند به طرز وحشتناكی گسترش یابد، كسی كه در فوتبال شكست خورده است می تواند فرزندان خود را از انجام هر ورزشی منع كند.


هشدار: در هر موضوعی تعداد كسانی كه شكست خورده اند از موفقان بیشتر است،
بنابراین شما اطلاعات منفی بیشتری به دست خواهید آورد تا اطلاعات مثبت.

درباره موضوع مورد نظر خود از صاحب نظرانی كه در آن حیطه شكست خورده اند،
مشاوره نگیرید. آنها دوست ندارند در جایی كه خودشان شكست خورده اند، شما موفق شوید. موفقیت سایرین مصداق نقص آنهاست. شاید ادعا كنند كه می خواهند از شما محافظت كنند اما در حقیقت، می خواهند خود را از حس شكست حفظ كنند آن هم با منع شما از تست كردن و موفق شدن.

صاحب نظرانی كه در زمینه ای كه می نویسند یا صحبت می كنند، موفق شده
اند:

چنین كسی دارایی باارزش برای شماست و مقاله وی ارزش وقت گذاشتن دارد. آنها می دانند كه درباره این موضوع چه چیزهایی مهم است و چه چیزهایی بی اهمیت.
توجه داشته باشید كه بین كسی كه در موضوع مورد بحث خود موفق است و كسی كه
صرفاً در آن آموزش دیده است، تفاوت شگرفی وجود دارد.
صرفاً اینكه یك نفر درباره موضوعی آموزش دیده است، دلیل نمی شود كه بتواند
آن را انجام دهد. یك متخصص زیبایی می توانند همه چیز را درباره مو فرا بگیرد - اما این به این معنی نیست كه می تواند به خواست مشتری و با تأمین رضایتش، موهایش را كوتاه كند. یك روانپزشك شاید بتواند به سخنان معلمانش گوش دهد، كتب مرجع مورد نیاز را مطالعه كند و حتی بتواند آزمون منطقه ای را با موفقیت پشت سر بگذراند اما آیا می تواند مشكلات دیگران را حل كند؟

اگر نمی تواند، از او مشاوره نخواهید! دانشجویی كه در یك موضوع آموزش می
بیند فقط ثابت می كند كه می تواند یك دانشجوی موفق باشد. توانایی خود بر انجام موضوع مورد آموزش را اثبات نمی كند.

فردی كه شما باید از وی درباره یك موضوع كه مورد تحقیق شماست مشاوره
بخواهید، فردی است كه نتایج مورد نظر شما را به دست آورده است. اگر می خواهید شكست بخورید، از كسی كه شكست خورده است مشاوره بگیرید؛ اگر می خواهید موفق شوید از كسانی كه موفق شده اند مشاوره بگیرید.

41 دلیل برای آغاز تجارتی هیجان انگیز


41 دلیل برای آغاز تجارتی هیجان انگیز به نام

نتورک مارکتینگ ، بازاریابی شبکه ای ، مولتی لول مارکتینگ یا همان بازاررسانی چند سطحی

 

۱-این مسیر ، مسیری امتحان شده است با قدمتی بیش ازپنجاه سال. و افراد زیادی توانسته اند از این طریق به اهداف بلند خود در زندگی برسند.

2-برخلاف خیلی از فعالیتهای دیگرکه برای یافتن چندوچون کار و یادگیری رموز موفقیت ، میبایست رنج سفر به شهرها یا حتی کشورهای زیادی را متحمل شد ، افراد موفق دراین حرفه در دسترسند و میتوان به راحتی از تجربیات مفید آنها استفاده کرد.

3- منابع زیادی برای کسب اطلاعات و آگاهی از اصول کاردردسترس است. اعم از کتاب،مجله،CD،نرم افزار، اینترنت، گروهها و تیمهای مختلف و.....

4-اصول نتورک مارکتینگ در خیلی از دانشگاههای دنیا تدریس میشود. میتوان در روزنامه ها ومجلات معتبردنیا ونیزسایتهای بزرگ اینترنتی به مقالات متعددی دردفاع ازاین حرفه دست یافت.بنابراین تجارتی علمی با پشتوانه تئوریک قوی میباشد.

5- برخلاف غالب ساختارهای سنتی که به دلیل برخورداری از قاعده فسادانگیز" برنده – بازنده " امکان استفاده مساوی از اطلاعات وامکانات برای همه وجود ندارد ( زیرا موفقیت یک فرد ممکن است موقعیت خوب دیگران را به خطر بیاندازد) این ساختار به دلیل پایه ریزی شدن براساس اصل انسان دوستانه کمک به همنوع و برخورداری از قانون پیشرفته برنده – برنده ، درآن کلیه اطلاعات وامکانات شفاف و بی مضایقه دراختیارهمه قرارمیگیرد.( زیرا در اینجا پیشرفت وموفقیت یک فرد نه اینکه تهدیدی برای سایرین بلکه فرصتی برای موفقیت بیشتر آنهاست )

6-برخلاف دیگرساختارها (بویژه در زمینه اقتصادی) که خودآگاه یا ناخودآگاه افراد را ازعواطف انسانی دور میکنند، این تجارت مبلغ انسان دوستی، توکل به خدا ، کمک به همنوع و پرورش خیلی ازسجایای انسانی است.

7-به انسان جسارت،عزم و اراده میبخشد تا بموقع تغییر را درک کرده و از ایجاد تحول و توسعه در زندگی نترسد.

8-به دلیل سختی کار ونیز صداقت و اخلاصی که غالبا در این حرفه دیده میشود ، درآمد ناشی از آن از پاکترین و حلال ترین درآمدهای دنیاست.

9-تعالیم این تجارت به علت همراهی با عملگرایی، منفعت فردی و گروهی و نیز رشد معنوی ، خیلی موثرترازنصایح واعظان بی عمل انسان را به خداوند نزدیک میکند.

10-برای انجام آن نیازبه سرمایه گذاری زیادی نیست و دفتر و دستک آنچنانی لازم ندارد.

 11- برای انجام آن نیازی به تحصیلات عالی نیست. چونکه اصولی ساده، زودفهم ولی مهم و موثر دارد

 12-با سطح سرمایه گذاری پایین ، پتانسیل درآمد زایی بالایی دارد.

13-به دلیل سرمایه گذاری اولیه پایین در مقایسه با پتانسیل بالای درآمدی ، سطح ریسک ( خطرکردن ) در آن پایین بوده و حتی شکست در آن به سختی و سنگینی شکست درحرفه های دیگر نیست. 

 14- درصورت رعایت درست اصول آن، فرد پس از تشکیل سازمانی منسجم، به آزادی مالی کامل رسیده و به دلیل کسب قابلیتها و مهارتهای مفید مدیریتی ناشی از فعالیت دراین حرفه، شخصا میتواند ریاست سازمان خود را برعهده بگیرد.

15-دوستان زیادی برای انسان فراهم میکند که گاه ممکن است بعضی از آنها زندگی او را متحول کنند.

16-در صورت تسلط به زبان انگلیسی میتوان این تجارت را در بیشتر نقاط جهان انجام داد.

 17-انسان را از دغدغه آینده مالی خانواده و فرزندان رها میکند و او را مطمئن میسازد که به این طریق میتواند میراث گرانقدری برای فرزندان خود برجای بگذارد.

18-درآمد رسوبی یا residual income ایجاد میکند.

19-اصول مدیریت برخود، بر امکانات و مهمتر از همه مدیریت بر زمان را به درستی به انسان می آموزد.

20-انسان را هدفمند و باانگیزه کرده او را برای ایجاد تحولات اساسی درزندگی فردی و اجتماعی آماده میکند.

21-شخصیت و منش آدمی را اصلاح و شکوفا میکند.

 22-روشهای برقراری ارتباط مفید ونفوذ موثر دردیگران را به انسان می آموزد.

 23-قدرت سخنوری افراد را تقویت میکند.

 24-ذهن انسان را برای مثبت اندیشی و خلق اندیشه های عالی پرورش میدهد.

 25-نحوه برخورد مناسب با خانواده و تربیت فرزندان را به افراد می آموزد.

26-اصول بازاریابی – سخت ترین حرفه و اساسی ترین مهارت برای مدیریت – را به شکلی حرفه ای به انسان می آموزد.

27- به علت برخورد با عقاید مخالف ، انسان را با پیچیدگیهای روانشناسی آشنا میکند.

28-  قدرت صبر و شکیبایی آدمی را افزایش میدهد.

 29-  اصول کار تیمی را به افراد می آموزد و به آنها یاد میدهد که چگونه تضاد و تضارب آراء ، باعث ترقی و بالندگی گروه میشود.

30-  اصل نابرده رنج گنج میسرنمیشود را به درستی ثابت میکند.

31-  تجارتی دیربازده اما مطمئن است . یعنی درصورت تلاش پیگیر نتایج مثبت آن قطعی است.

 32-  در صورت انتخاب کمپانی مناسب ، امنیت سرمایه گذاری درآن بسیارزیاد است.

 33-  با درگیر کردن افراد و بویزه جوانان به فعالیتهای موثر و مستمر ، آنها را از یاس و افسردگی نجات داده ،قابلیتهای خود را باور میکنند و اعتماد به نفس آنها را برای انجام کارهای بزرگ افزایش میدهد.

34-  این تجارت میتواند ناجی کشوردربرخورد با بحران بیکاری باشد.

35-  به علت ارتباط بازاریاب با اقشارمختلف مردم - با دیدگاههای مختلف و علائق متفاوت – بازاریاب را ابتدا مجبور و سپس مشتاق میکند که در زمینه های مختلف اقتصادی ، سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی ، اخلاقی و حتی هنری سطح آگاهی و دانش خود را افزایش دهد.

36-  تقاضا برای انجام این تجارت درکشور زیاد است و این یکی از دلایل حقانیت آن است. ایده یا پدیده ناحق و نادرست نمیتواند طیف وسیعی ازمردم را مخاطب خود کند.

37-  اینگونه تجارت ( تجارت الکترونیک ) پدیده ایست که واقع شده است. زاییده تکنولوزی ،قوی وقدرتمند است. مثل ابر از مرز کشورها عبورمیکند . نیاز جوامع بشری در عصر حاضر است و به علت فراگیر شدن هرگونه مخالفت کورکورانه با آن به شکست می انجامد.

38-  روحیه چالش پذیری افراد را بالا میبرد بطوریکه راحت هر تحلیل سطحی از قضایا را نمی پذیرند.

39-  به انسان می آموزد که درمسیرموفقیت چرا، از چه کسانی و چگونه سوال کند. سوال صحیح نیمی از دانایی و اولین قدم برای موفقیت است.

40-  این تجارت باعث تربیت مدیران خوب و کارآمد میشود. در دنیا رسم براین است که مدیران خوب را از بین بازاریابها و حسابداران انتخاب میکنند چونکه موضوع اساسی در تولید ، تولید کالایی است که مشتری نیاز دارد.

41-  هم اکنون حدود 3000 شرکت بازاریابی شبکه ای با بیش از 50 میلیون عضو فعال در جهان مشغول فعالیت هستند. درسال 2010 درآمدی بالغ بر چند صد میلیارد دلار از این طریق وارد بازارهای جهانی شده است . پس این حرفه فعالیتی سطحی و پیش پا افتاده نیست بلکه تجارتی بسیار جدی و قابل توجه است.

شما رئيس مي باشيد


شما رئيس مي باشيد، اين حقيقت دارد. شما تصميم مي گيريد چه كساني را به عنوان مشتري يا همكار انتخاب كنيد. كسي بر كار شما نظارت نمي كند. هيچ دستگاه كارت خواني براي ثبت زمان شروع و اتمام كار شما وجود ندارد. ساعات كاري مشخصي براي شما در نظر گرفته نمي شود. شما تصميم گيرنده هستيد، عضوي از خانواده ما.تنها كسي كه محدوديت ها و اهداف را تنظيم(تعيين) مي كند شما مي باشيد.

1-ميزان درآمد شما با ميزان سعي تان تعيين مي شود.

2-تعداد ساعات كاري روزانه را شما خود تعيين مي كنيد.

3- آيا مي خواهيد خارج از خانه كار كنيد؟ بسيار خوب! در يك دفتر اداري؟ اين كار را انجام دهيد.درست مثل هر چيز ديگر تصميم با شماست.

4-سوابق خود را خودتان ثبت مي كنيد.

5- از فوايد مالياتِ كار كردن براي خودتان لذت مي بريد.

6-شما بايد قوانين و دستورات و سياست كمپاني را بپذيريد.(يا با پذيرفتن آن موافقت كنيد)

اين استانداردها به منظور اطمينان از محصولاتي با كيفيت بالا و رضايت مشتريان مي باشند. شما به عنوان يك تاجر و نه يك كارمند، كار مي كنيد.

اگر شما حقيقتاً صددرصد تلاشتان را به برنامه اختصاص دهيد، نتايج كار، شما را شگفت زده خواهد كرد. كليد رسيدن به اينفلات هاي دوردست(فلات هايي كه ارتفاعشان به خارجيترين لايه هاي جوي دورزمين مي رسد)، انتخابي دقيق از اسپانسرتان مي باشد.

با انتخابي دقيق از افراد، به بيشترين حد پتانسيل خود دست خواهيد يافت.مثل خود شما،اين افراد بايد هدف محور و داراي انگيزة سود به دست آوردن بوده و از تلاشي كه به خودشان و شما كمك مي كند تا به اهدافتان (اهداف مشتركتان) دست يابيد، دريغ نورزند.

در بخش مربوط به خودتان، تنها ثبت نام مشتري كافي نيست، شما بايد با كار با آنها (كار مشترك)، استانداردها را تنظيم كنيد تا زماني كه قادر باشند بر روي پاي خود بايستند. و پس از آن نيز به تشويق، آموزش و رهبري آنها ادامه دهيد.

چرا به اين تجارت پيوستم ؟

 شما هیجان زده وارد می شوید و سپس هزاران خرابکاری پیش می آید و هزاران بار می خواهید سکوت  کنید.  اغلب مردم فقط سکوت  می کنند. برای انجام این کار به یک دلیل کاملاً قوی و محکم نیاز دارید. چون فقط به همین دلیل هست که اگر روشتان برای انجام این کار جواب نداد بدنبال روش دیگری می روید. اما اگر شل و ول ( wishy-washy ) باشید، رفتنی (  goner) هستید.

اولین چیز، یافتن چرایی ( why) است. یک why خوب میتواند زندگی شمارا نجات بدهد !

مسئله ای که اکثر افراد دارند این است که فرد یا افرادی در نزدیکی آنها هستند که نمی توانند موفقیتشا ن را ببینند ! بهترین انتخاب شما این است که با برگزیدن یکwhy  خیره کننده و شگفت انگیز از شرّ آنها خلاص شويد. یک why 99.9% (بخوانید وایِ 99.9%) انتخاب كنيد که شمارا حفظ کند ! در برابر چه؟ در برابر برف، باران، تگرگ، طوفان، سیل، طاعون، انفجارهای هسته ای و در نهایت در برابر انتقادهای یک فرد آشنا !!!

مثلا تا حالا از خودتان پرسیدید که چرا اینقدر برای شما حیاتی است که این تجارت را انجام دهید؟ یا چرا اینقدر مهم و حیاتی است که موفق شوید؟ اکثر افراد اهدافشان را می گویند و مینویسند. درست است ، شما به اهداف نیاز دارید. اما why شما یک دلیل بسیار بسیار بسیار بزرگ است که همواره شمارا گرم نگه میدارد.

آتش شما کجاست؟ عاشق چه هستید؟ از چه متنفرید؟ چه چیزی واقعاً واقعاً برایتان  مهم است؟ صادقانه چه می خواهید؟ چه موقعیتی از زندگیتان هست که میخواهید از شرش خلاص شوید و دیگر هرگز و هرگز و هرگز به سراغتان نیاید؟ اینها اهداف نیستند، پول هم نیستند. اغلب افراد میگو یند که why شان پول است. چون آنها می خواهند صورتحساب سنگین بیمارستان را بپردازند یا می خواهند ماشینشان را عوض کنند یا ... . اما why واقعی شما هرگز پول نیست.  به این بستگی دارد که شما واقعا کی هستید؟ عامل محرک شما باید چیزی بیش از پول باشد. Why شما چیزی است که شما واقعا

 می خواهید... یا چیزی که شما می خواهید واقعا از شرش خلاص شوید و یا هر دو. اگر why شما 70% باشد و شما به مانع 72% برسید، رفتنی هستید، ناپدید می شوید. اما اگر why شما 99.9% باشد شما در این تجارت می ما نید و پیروز میشوید. به چه دلیل روی این سیاره زندگی می کنید؟ از یک نظر شما اینجایید تا زندگیها را تغییر دهید، در زندگی بقیه تاثیر بگذارید و به مردم کمک کنید. در این زندگی می ارزد که چه کاري انجام دهید؟ یک تجارت جدید همیشه ریسک دارد. مردم به دو دلیل ریسک می کنند: یکی برای جلوگیری از ناراحتی و ناخشنودی و ...دیگری برای بدست آوردن خوشی و مسرت و... .

جواب دادن به سوالات زیر ممکن است که به شما کمک کند که why تان را پیدا کنید:

-         چند ساعت در هفته کار می کنید؟

-         عاشق چه جور کاری هستید؟

-         از چه جور کاری متنفرید؟

-         در زمانهای آزادتان چکار می کنید؟

-         اگر دو ماه تعطیلات داشتید و هر چه پول می خواستید فراهم بود، چکار می کردید؟

-         با چه جور افرادی دوست دارید کار کنید؟

-         چه مسئله ای هست که شما را تا سرحد مرگ میترساند، و پول بیشتر میتواند حلش کند؟

-         چه چیزی در زندگیتان هست که باعث نفرت شما می شود و پول بیشتر میتواند آن را حل کند؟

-         اگر همه پولی که می خواستید، داشتید چه مسئله بزرگی حل می شد؟

-         اگر همه زمانی را که در دنیا هست در اختیار داشتید چکار می کردید؟

-         بجز پول دنبال چه چیز دیگری هستید؟

-         خانواده تان برای شما چه معنایی دارند؟

-         برای رشد شخصی خودتان چه می خواهید؟

-         در طول زندگیتان، می خواهید چه کاری را به پایان برسانید؟

-         از چه چیزی تا حد مرگ می ترسید؟

-         برای شما چه معنایی دارد که زندگی دیگران را تغییر مثبت دهید؟

-         چه چیزی در زندگیتان شما را واقعا هیجان زده می کند؟

-         چه چیزی در زندگیتان شما را واقعا عصبی می کند؟

-         به افرادی که عاشقشان هستید دوست دارید چه بدهید؟

-         چه چیزی واقعاً  و واقعاً احساسات شما را برمی انگیزد؟

چه چیزی می تواند شما را تحریک کند که از رختخواب بلند شوید؟ چه چیزی شما را تحریک

می کند که به کسی که ازشما اطلاعات بیشتری راجع به تجارتتان خواسته است ، زنگ بزنید؟ خلاصه سوالم این است که چطورمشتاق و با انگیزه تر می شوید؟

قدم اول، نوشتن why  است و اگر شما حاضر به پرداخت این هزینه اندک هم نیستید، چندان به نتیجه مورد نظر خود فکر نکنید !! پنج تا از بزرگترین دلایلتان را که چرا شما باید در این تجارت موفق شوید را بنویسید. این یک بازی بیمزه نیست، زندگی واقعی است !

بدون why ، امیدی نیست. (No 'WHY' ? No hope! )

90%  افرادی که وارد یک تجارت می شوند هرگز دلایلشان را نمی نویسند. پس اگر شما آنها را بنویسید این شاخص بسیار بسیار خوبی است. پس دلایلتان را با تامل و اشتیاق بنویسید وآنها را مدام بهترو بهتر کنید. فقط خودتان می دانید که آیا آنها به اندازۀ کافی برای شما مناسب هستند یا نه؟ پس پنج دلیل محکم را بنویسید، و سپس بیشتر فکر کنید. با این کار قدم به قدم جلو می روید و هر چه جلوتر می روید دلایلتا ن را بزرگتر کنید. آنقدردر این مورد کار کنید که بگویید " خدایا خودش است همانی که گم کرده بودم !!! "

آن موقع شما واقعا در این تجارت هستید !

تاریخچه MLM

 

چه کسانی  پیشگامان  این تجارت  چند میلیارد دلاری بوده اند؟  تجارتی  که به عنوان یکی از  نیروهای  محرکه  اقتصاد قرن 21 خودنمایی  می کند .

شرکت   تولیدات (Nutrilite products Inc .) Nutrilite

آقای Carl Rehnbo در سال 1945  بعنوان اولین کسی شناخته  شده است که برای  عرضه محصولات مواد غذایی  خود Compensation Plan   را معرفی  کرد  .  اسم شرکت او در ابتدا  کمپانی California Vitamin  نام داشت  ولی بعد تحت  عنوان Nurilite product Inc   نام گرفت  .  او توسط  یک  طرح  این امکان  را فراهم آورد  تا هر  توزیع  کننده 3% کمسیون  به ازای  زیر  دستی  هایش در کنار  کمیسیونی که از  فروش خود  محصول کسب  می کند ، بدست آورد  شرکت Nutrilite  توسط این  سیستم  به موفقیت  قابل  ملاحظه ای  در فروش  محصولاتش  در مقایسه  با روش فروش مستقیم  دست یافت .

 Amway Corporation

                                                 

 در سال 1959 دو دوست صمیمی (Rich Devos & joy Van Andel )  یک کمپانی  فروش مواد شوینده biodegradable بنام Amway Corporation   تاسیس  کردند .  با یک طرح  باز پرداخت compensation plan ) در ادامه جزوه  توضیح  داده خواهد  شد )  خوب  این  شرکت کوچک توانست  موفقیت قابل  توجهی  به دست آورد  بطوریکه  توزیع  کننده های مختلف  با شدت  هر چه  بیشتر  به توزیع  محصولات آنها  می پرداختند  .  Devos و van Andel  قبلاً  از طریق  توزیع  محصولات  Nutrilite  توانسته  بودند  پول خوبی  بدست آورند  . بعد از جدا  شدن از Nutrilite آنها  به این نتیجه  رسیده  بودند  که آنها خیلی بهتر  می توانند  طرح  بازپرداخت  بهتری را

برا  ی محصولات  خودشان  ابداع کنند..

  یک  ضرب المثل  آمریکایی  می گوید  اگر  نمیتوانی انها  را شکست  بدهی  به گروه آنها  بپیوند  .

 جالب  است  بدانیم اکثر شرکتهای بزرگ NM  قبلاً محصولات خود را به روش  تجارت  سنتی  عرضه  می کردند  با کشف  قدرت زیاد NM  و پس  از موفقیت Amway  ٬ دیگر  شرکتها  به نحوی  مجبور  به استفاده از  طرح های NM  شدند  تا در رقابت  عقب نمانند  . آنها  نهایتاً  به این نتیجه  رسیدند  که اگر  نمی توانی آنها را شکست  بدهی  به گروه آنها  بپیوند  .

Richerd  poe  مینویسد  :  در سال 1990 ، 75%  کمپانیهای عضو  ) DSA اتحادیه فروش مستقیم )  بطریق  کمیسیونهای  مستقیم (فروش  مستقیم )  کار  میکردند  . درپایان  آن  دهه  این تعداد  به 23%  تقلیل  یافت  در حال  حاضر 77%  از کمپانیهای  عضو DSA از طرحهای MLM

  (Multi Level Marketing )  استفاده می کنند .

 طرحهای  باز پرداخت :

 در طول  تاریخ  این تجارت نوپا 4٬ طرح عمده بازپرداخت (  ( Compensation plan ارائه شده است که به اختصار به شرح آنها می پردازیم

1-Breakaway  : در این طرح هر فرد در صورت اکتساب  شرایط خاص  و رسیدن به مراحلی  ویژه  از مجموعه  بالا دستی  خود جدا می شود و در این مرحله  به عنوان دارنده مجموعه ای مستقل  در کمپانی به در آمدی قابل توجه میرسد . فردی که در این طرح به حالت break  یا مستقل می رسد ،  توزیع کننده  مستقیم  در مجموعه  خویش می شود  همچنین افراد  به نسبت  سطح خود ،  هر چه  بالاتر  باشند ،  در صد سود بیشتری  از فروش  را به خود اختصاص می دهند  . توضیح دقیق تر این طرح بستگی به استراتژی های  کمپانی استفاده کننده دارد  که البته به دلیل ارائه طرحهای مفید  تر و موفق  تر، این طرح امروزه به ندرت استفاده می شود .

2-Matrix :  در این طرح هر فرد درصد مشخصی از سود فروش کالا یا ارائه خدمات را در مجموعه خود دریافت می کند.  مجموعه هر فرد در این طرح دارای حد مشخصی است  ، به این صورت  که هر فرد می تواند تجارت خود را به تعداد افراد مشخصی در تراز اول خود  معرفی  می کند  و تنها  تا  تراز (Level ) مشخصی پورسانت دریافت نماید  . در این طرح یا درصد مشخصی از سود کل ماتریکس  به شما تعلق می گیرد  و یا از فروش یا سود هر levelدرصد مشخصی پرداخت میشود .

3-Unilevel  :این طرح مشابه  طرح ماتریکس می باشد با این تفاوت  که تعداد افراد معرفی شده در هر level نا محدود است  و لذا  پتانسیل  در آمدی  افراد بدون  محدوده بوده  و کاملاً  به تلاش  آنها  و زمان  و انرژی  که صرف می کنند٬  بستگی دارد  .  این طرح که  مورد  تائید  سازمانهای  جهانی مانند FTC وWTO  قرار دارد ،  در حال حاضر در طرح خدمات سرمایه  گذاری کمپانی GAMMA  مورد استفاده  می باشد  .

4- Binary:  در این طرح مراکز  فروش  و یا ارائه  خدمات  به صورت  مراکز  متمرکز  در آمد زدایی در می آیند که هیچ  محدودیتی  برای دریافت  پورسانت  در level  های زیر  خود ندارند  و در واقع شما  تاهر level  که در مجموعه  شما پیش برود٬  پورسانت دریافت می کنید  . اما این طرح نیز چند  مشخصه تعین کننده دارد؛  نخست  اینکه  هر فرد تنها  می تواند دو فرد را در یک جایگاه  معرفی کند .  دوم اینکه پورسانت  در این طرح  به صورت درصد فروش  کالا یا ارائه خدمات پرداخت  نمی شود بلکه  بر اساس تعادلی  که  معین کننده  میزان تلاش  افراد می باشد پرداخت می شود و سوم آنکه  قانونی به نام Flush out   یا سقف  در آمد ٬ محدوده ای  تعریف شده برای میزان در آمد  به ازای  زمانی خاص  مانند روز ، هفته ، یاماه  ارائه می دهد .

 در ادامه  باید دا نست که طرحهای  مختلف MLM   را با نام Network Marketing  نیز می شناسند  که این نام به این دلیل  می باشد  که دو بخش  عمده در این تجارت وجود دارد :

  نخست Marketing   که کار کمپانی  تولید کننده کالا یا ارائه دهنده خدمات است  ودوم Network  که نشان  گر  مجموعه  انسانی است که در این نوع  تجارت  جای  تمامی  بخش های تجارت  سنتی  شامل بازار ، خریدار ، فروشنده ،  تبلیغات و بسیاری  عوامل  دیگر را می گیرد.  باید  توجه داشته باشیم  که تجارت  شما  کاملاً  بستگی  به این مجموعه  انسانی و میزان آموزش  دیدگی آنها دارد و همانگونه  که  رندی گیج می گوید؛  ما در این تجارت  از فروش  کالا  یا ارائه  خدمات  سود  نمی کنیم ، در  واقع  شغل اصلی  ما  آموزش  افراد است  و سود  واقعی  ما نیز حاصل  همین آموزش  می باشد  .

بازاریابی شبکه ای یا «نت ورک مارکتینگ»   چيست ؟

بازاریابی شبکه ای یا «نت ورک مارکتینگ» نوعی شیوه فروش است که یک کمپانی محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه می فروشد و مشتری ها پس از خرید می توانند برای این محصولات بازاریابی کنند و سود ببرند.

وزارت بازرگانی 13 سال پیش بازاریابی شبکه ای را قانونی اعلام کرد و با ابلاغ قوانین و مقررات فعالیت در بازاریابی شبکه ای، مرز بین این فعالیت را با فعالیت های هرمی مشخص کرد. بازاریابی شبکه ای یا «نت ورک مارکتینگ» نوعی شیوه فروش است که یک کمپانی محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه می فروشد و مشتری ها پس از خرید می توانند برای این محصولات بازاریابی کند و سود ببرند.
بیشتر افراد در برخورد با واژه «بازاریابی شبکه ای» فکر می
کنند که بازاریابی شبکه ای یعنی چیزی مثل گلدکوئست، و گلدکوئست هم یعنی بازاریابی شبکه ای! علت این موضوع سابقه دیرینه ای است که ما در فرهنگ شنیداری و عمدتا بدون مطالعه خودداریم. حتما شما هم این را شنیده اید که در زمان هایی نه چندان دور، عمده کالاهایی که برای اولین بار به کشور وارد می شدند و مورد استفاده عموم قرار می گرفتند، به نوعی نام تجاری خود را بین مردم جا می انداختند که انگار تنها کالای تولید شده از آن نوع، فقط همان مارک تجاری بوده است و بس!
مثلا وقتی مردم می خواستند بگویند که یک
بخاری خریده اند می گفتند: یک دئو ترم خریده ام، به دستمال کاغذی می گفتند کلینکس، به پودر لباسشویی می گفتند تاید، به مایع ظرفشویی می گفتند ریکا ... حال آنکه اینها صرفا نام های تجاری هستند و ده ها مارک تجاری دیگر همزمان همان نوع کالا را تولید و عرضه می کردند.
این موضوع در
موردبازاریابی شبکه ای هم صادق است که البته تاریخچه به وجود آمدن، تکامل تدریجی و توسعه آن به سال ها قبل از به وجود آمدن شرکت هایی مثل گلدکوئست و امثال آن بازمی گردد.
بیست و نهم آبان ماه سال 1387، شخصی به نام سید
رضا حسینی این مقوله را به شکل بازاریابی شبکه ای مجاز، برای اولین بار در ایران به طور رسمی و به عنوان اختراع در اداره ثبت اختراعات به ثبت رسمی رساند. حدود یک سال بعد، یعنی در هشتم دی ماه 1388 (28 دسامبر 2008) بازاریابی شبکه ای قانونی اعلام شد و وزارت بازرگانی جمهوری اسلامی ایران، قوانین و مقررات فعالیت در بازاریابی شبکه ای و مرز بین فعالیت شبکه ای (نت ورک مارکتینگ) را با فعالیت هرمی مشخص کرد.
این در حالی است که در
اخبار جمهوری اسلامی ایران، غالبا بر غیرقانونی بودن بازاریابی هرمی تاکید می شود و مدام در رسانه ها خبرهایی مبنی بر جلوگیری از فعالیت فعالان این شغل و غیرقانونی بودن این شبکه ها منتشر می شود.
در شهریور ماه سال
1390 بعد از دو سال تلاش و بررسی های طولانی، چند شرکت برای اولین بار در تاریخ ایران موفق به کسب مجوز بازاریابی شبکه ای از وزارت بازرگانی شدند. بازاریابی شبکه ای یا «نت ورک مارکتینگ» نوعی شیوه فروش است که در آن کمپانی ها محصولات خود را بدون تبلیغات و بدون واسطه به فروش می رسانند، و مشتریان پس از خرید، در صورت تمایل می توانند محصولات کمپانی را بازاریابی و برای خود سوآفرینی کنند.
درآمد در بازاریابی شبکه ای هم در ازای فروش
مستقیم کالا و هم در ازای فروش از طریق زیرمجموعه کسب می شود. یک نماینده فروش علاوه بر جذب مشتریان، آموزش نیروهای تازه وارد را در جهت جذب مشتریان برعهده دارد. بازاریابی شبکه ای در واقع هدف همه شرکت هاست (هم شرکت های دارای بازاریابی شبکه ای و هم شرکت های فاقد آن).
اگر شما شنیدید که یک
شرکت با سابقه اعلام کرده است که «در صورت معرفی یکی از دوستانتان به ما در خرید بعدی از تخفیف برخوردار شوید» این همان بازاریابی چندسطحی است. انجمن های سلامتی، آژانس های املاک، شرکت های ارتباط تلفنی و صنایع مختلف دیگر، از این روش استفاده می کنند. اغراق نکرده ایم اگر بگوییم برخی مشاغل تخصصی (پزشکان، دندانپزشکان، حسابداران) مرگ و زندگی شان به مشتریانی بستگی دارد که آنها را به دیگران معرفی می کنند. تمام این مشاغل به سادگی تلاش می کنند تا مشتریان کنونی آنها تبلیغ و بازاریابی محصولات و خدمات آنها را برای مشتریان بالقوه انجام بدهند.
شرکت های سنتی

در شرکت فاقد سیستم
بازاریابی شبکه ای، شرکت مدیر و نمایندگان فروش را استخدام می کند. این نوع شرکت ها برای استخدام نمایندگان فروش به دلیل کمبود منابع مالی که شرکت باید به عنوان حقوق پرداخت کند و همچنین تعداد افرادی که مدیر فروش قادر است آنها را به کار گیرد، دارای محدودیت است.
زمانی که مدیر فروش به
دلیل افزایش حجم کارها قادر به اداره امور نباشد، شرکت مجبور به استخدام مدیر دیگری در کنار مدیر قبلی و یا ارتقا یکی از نمایندگان فروش به مدیر می شود. به این حالت، بازاریابی «چند عرضی» گفته می شود چرا که شرکت در مقایسه با حالت چند سطحی، تنها به طور افقی توسعه پیدا می کند. این در حالی است که در بازاریابی شبکه ای سازمان به صورت عمودی رشد می کند.
نحوه
فعالیت یک شرکت بازاریابی شبکه ای
در ابتدا افرادی که قادر به جذب مشتری
و نماینده فروش باشند، با ثبت نام در این مجموعه کار خود را آغاز می کنند و این حق را دارند که خود را تا جایگاه یک مدیر فروش ارتقا دهند. از آنجا که شرکت های بازاریابی شبکه ای به نمایندگان فروش و اعضای خود حقوق ثابت پرداخت نمی کنند و تنها کمیسیون فروش به افراد پرداخت می شود بنابراین محدودیتی در جذب مدیر فروش و نماینده وجود ندارد و از طرفی به دلیل گسترش سریع، افزایش شمار نمایندگان فروش آموزش دیده، برای شرکت بسیار مقرون به صرفه است. این موضوع همچنین برای نمایندگان فروش بسیار سودمند است چرا که درآمدشان محدود به میزان فروش خودشان نیست و از حجم فروش زیرمجموعه های خود نیز درصدی را دریافت می کنند.
پیشنهاد برای ورود به عرصه کالا

در
واقع MLM یکی از پنج روشی است که شرکت ها برای فروش و توزیع یک محصول با خدماتشان به مشتریان از آن استفاده می کنند. تمامی شرکت ها (شرکت های MLM و شرکت های سنتی) در یک خصوصیت با یکدیگر مشترک هستند، آنها محصول یا خدماتی را ارائه می دهند که باعث بهبود زندگی مصرف کننده می شود.
مادامی که
یک شرکت دارای چنین محصول یا خدماتی باشد، نیازمند این است که به طور گسترده معرفی شود. آنها این عمل را به وسیله توزیع انجام می دهند. توزیع یک محصول عبارت است از یافتن و رساندن محصول به دست مشتریان به طور کلی پنج روش عمده برای توزیع یک محصول یا خدمات وجود دارد که عبارتند از: بازاریابی شبکه ای، بازاریابی اینترنتی، بازاریابی تلفنی، پست مستقیم، فروشگاه در معرض دید در هر یک از این پنج روش، می توان از تکنیک های چهار روش دیگر برای یافتن مشتریان استفاده کرد. بدین معنی که روش خرده فروشی فقط محدود به مراجعان حضوری نیست و یک خرده فروش همچنین می تواند در رادیو، تلویزیون، روزنامه ها و مجلات نگاه ها را به سمت مغازه خود جلب کند.
این کار می
تواند منجر به افزایش مراجعه حضوری افراد به آن مغازه شود. به طور مشابه یک توزیع کننده در یک شرکت بازاریابی می تواند از مسیر همه روش های پنجگانه یاد شده، مشتری پیدا کند. درست به همان اندازه که از طریق دوستان و آشنایان مشتری جذب می کند.
مجوزها و قوانین و مقررات

بازاریابی شبکه ای در
کشور که به صورت مستقیم در زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت است، از طرف کمیته ای منتخب به نام کمیته نظارت بر فعالیت بازاریابی شبکه ای اداره می شود و تمامی دستورالعمل های موجود توسط این کمیته تدوین شده و نظارت بر حسن اجرای آن هم با این کمیته است.
خوشبختانه هم اکنون در سراسر کشور تمام
سازکارهای قانونی برای فعالیت این حرفه مهیاست و هیچ مشکلی در راه اجرای آن وجود ندارد. کلیه متقاضیان اخذ مجوز باید پس از مراجعه به سایت www.networkmarketing.moc.gov.ir نسبت به تکمیل مدارک مربوط و ارائه به این مرکز اقدام کنند. البته نباید فراموش کرد که هرگونه فعالیت شبکه ای تا زمان اخذ مجوز نهایی تخلف محسوب می شود.
رضایتمندی مشتریان از سیستم و
محصول
با توجه به فلسفه وجودی شرکت های بازاریابی شبکه ای که خود
تولیدکننده هستند و یا مستقیم و بدون واسطه به تولیدکننده یا واردکننده اصلی متصل می شوند، کلیه واسطه ها و شرکت های پخش و توزیع کننده از این چرخه حذف می شوند و کالا مستقیم از تولید کننده به دست مصرف کننده نهایی می رسد و کلیه سودهایی که در این حد فاصل قبلا به واسطه ها می رسید، به عنوان کمیسیون به مشاوران یا بازاریابان فروش می رسد، این کار ضمن ایجاد اشتغال فعال برای نسل جوان که جویای کار هستند، درآمدی مفید برای آنها به ارمغان می آورد. هر چه این شرکت ها دامنه فعالیتشان گسترش یابد، تعداد بازاریابان آنها هم بیشتر خواهند شد.
نحوه عضوگیری

ثبت نام در این شرکت ها
رایگان است و هیچ هزینه ای دربر ندارد و تمام کسانی که مشتاق کار و فعالیت باشند، می توانند در این شرکت ها ثبت نام رایگان انجام دهند البته فراموش نکنیم که تنها ثبت نام کفایت نخواهد کرد، بلکه بایستی فعالیت جدی را هم در این زمینه آغاز کنید.
در صورتی که هیچگونه فعالیتی نداشته باشید، هیچ
درآمدی هم نصیبتان نخواهد شد. با توجه به دستورالعمل کمیته نظارت بر بازاریابی شبکه ای، هر کسی خود باید فعالیت داشته باشد و صرفا نمی تواند بدون داشتن فعالیت از دست رنج دیگران بهره ای ببرد.